کد مطلب:295779 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:214

فاطمه ی زهرا کیست؟


بسم الله الرحمن الرحیم

انا اعطیناك الكوثر، فصل لربك و انحر، ان شانئك هو الابتر [1] .

چگونه می توان در رسای «جلوه ی نور» جز با توسل از منبع نور سخن گفت؟ و چگونه بشر خاكی و آلوده به گناه و مخلوق از «صلصال من حما مسنون» جز به یاری معصوم و اقتباس از انوار كلمات مقام ولایت می تواند روزنه ای به سوی شناخت صدیقه ی كبری علیهاالسلام باز كند؟




الا ان ثوبا خیط من نسج تسعة

و عشرین حرفا، عن معالیه قاصر [2] .


بناچار و با قلمی بی تاب ولی لرزان، دست تمنا به سوی بهترین و مطمئن ترین را در ارائه مقامات معنوی آن خورشید فروزان دراز می كنم و با استعانت از پروردگار، مقدمه كتاب را- كه گزیده ی بیانات فصلهای كتاب است و همگی از متن روایات اخذ شده- در معرفی آن حضرت آغاز می نمایم.

فاطمه علیهاالسلام، زهره ی زهرائی است كه از نور عظمت الهی خلق شده، و آنچنان آسمان و زمین به نور وجودش روشنایی یافته كه ملائكه به سجده افتادند،و درباره عظمت آن نور، از حضرت حق پرسیدند.

فاطمه علیهاالسلام، حوراء إنسیه ای است كه خداوند پیش از خلقت آدم ابوالبشر علیه السلام وی را از نور خویش آفرید، و در زیر ساق عرش خود جای داد، و پیوسته به تسبیح و تقدیس و تهلیل و تحمید حضرت حق اشتغال داشت.

فاطمه علیهاالسلام، بزرگ بانویی است كه چون خداوند، نور او و پدر و شوهرش و دو فرزندش حسن و حسین علیهم السلام را آفرید، ولایتشان را بر ملائكه و سایر مخلوقات عرضه داشت، قبول كنندگانش از مقربین، و منكرینش از كافرین به حساب آمدند.

فاطمه علیهاالسلام، یگانه بانویی است كه خود و پدر و شوهرش و حسن و حسین و دیگر فرزندان معصومش علیهم السلام، در خلقت نوری، اقدم و اشرف و اعلای بر خلقت نوری دیگران- حتی انبیاء و اوصیای سلف علیهم السلام- بوده اند، و نور ایشان بر آسمانها و زمین و كوهها و... عرضه شد و همه را فرا گرفت.

فاطمه علیهاالسلام، بانوی برجسته ای است كه خود پدر و شوهر و حسن و حسینش علیهم السلام در پرده سرای عرش الهی، پیش از خلقت آدم علیه السلام در مقام «عالین» تسبیح گوی بودند، و ملائكه به تسبیح ایشان تسبیح می گفتند.


فاطمه علیهاالسلام، تنها دختری است كه پدری چون رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم داشت كه اولین ایمان آورنده به پروردگار، و نخستین پیامبری بود كه پس از اخذ میثاق نبیین «بلی» گفت: او «اول ما خلق، و سید من خلق» بود و خداوند بهتر از او را خلق ننمود و در شان او فرمود: «لولاك، لما خلقت الافلاك».

فاطمه علیهاالسلام، یگانه دختری است كه مادری چون خدیجه كبری علیهاالسلام داشت، كه حضرت حق هر روز مكرر به وجودش بر ملائكه مباهات می كرد، و جبرئیل پس از بازگشت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم از معراج، سلام خدا و خود را به وی رساند، و خداوند از میان زنان عالم چهار تن را اختیار فرمود كه بهشت مشتاق آنان است و خدیجه علیهاالسلام یكی از آنها می باشد.

فاطمه علیهاالسلام سیده ای است كه انعقاد نطفه او از میوه بهشتی است كه جبرئیل از جانب پروردگار به رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم هدیه نمود.

فاطمه علیهاالسلام محدثه ای است كه در رحم مادر، با خدیجه سخن می گفت، و او را به صبر و شكیبایی در مقابل گفتار ناشایست بدگویان دعوت می نمود، و موجبات آرامش خاطر او را فراهم می نمود.

فاطمه علیهاالسلام، طاهره و مطهره ای است كه پاك و پاكیزه (در حالی كه زنان بهشتی و حورالعین عهده دار وضع حمل مادرش بودند) قدم به عالم هستی نهاد، و زبان به شهادتین گشود، و شوهر و اولاد خود را به وصایت و سیادت خواند، و نور جمالش نه تنها تمام خانه های مكه، بلكه شرق و غرب عالم را فرا گرفت، به گونه ای كه در آسمان نور درخشنده ای ظاهر شد كه ملائكه مثل آن را ندیده بودند،و بهشتیان و ملكوتیان تولد مباركش را به یكدیگر بشارت دادند، و بالاخره زنان بهشتی، وی را در حالی كه طاهره و مطهره و زكیه و مباركه بود، با تبریك به قدوم وی و مباركی نسلش، به دست خدیجه علیهاالسلام دادند، و هر روز و هر ماه رشد و نموش بیش از حد عادی بود.

فاطمه علیهاالسلام، یگانه خانمی است كه خداوند اسمی از اسماء خویش را به وی


عنایت كرد، و «فاطمه»اش نامید، و از آنجا كه دوستانش را یاری خواهد كرد در آسمان «منصوره» نام گرفت، و نیز از آنجا كه شیعیان خود را از آتش نجات خواهد داد در زمین «فاطمه» نام گرفت. و بالاخره وی را اسماء و كنیه ها و القاب دیگری است كه هر كدام به منزلت و كمال ظاهری و باطنی آن بزرگوار اشاره دارد.

فاطمه علیهاالسلام، حوریه ای است به صورت انسانی كه از عادات و ابتلائات زنانگی پاكیزه بود، و بدین جهت «بتول»، و «طاهره» و «فاطمه» نام گرفت.

فاطمه علیهاالسلام، آنچنان مورد عنایت خاص رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بود كه همواره هنگام سفر، آخرین كسی بود كه پدر با او وداع می نمود، و در بازگشت از سفر نیز، اولین شخصی بود كه با او ملاقات می كرد، و همواره غمخوار و نگران او بود.

فاطمه علیهاالسلام، در عظمت معنوی به گونه ای بود كه خداوند او را بر تمامی زنان عالم برگزید، و آنچنان محبوب او واقع شد كه گروهی از ملائكه را بر وی گماشت كه در حیات و پس از مرگ با او بوده و بر او و پدر و شوهر و پسرانش صلوات و رحمت بفرستند.

فاطمه علیهاالسلام، دارای آن شخصیت والایی بود كه جبرئیل علیه السلام ولادتش را به رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بشارت داد.

فاطمه علیهاالسلام، حوراء انسیه ای است كه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم هر زمان مشتاق بوی بهشت می شد، او را می بویید و می فرمود: «هرگاه فاطمه را می بوسم، بوی درخت طوبی را از وی استشمام می كنم.»

فاطمه علیهاالسلام مظهر جلال و جمال و «جلوه نور» الهی است كه غضب او، غضب پروردگار، و خوشنودی او، رضایت حق می باشد، كه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم می فرمود: «نور او از نور ماست»، و نیز می فرمود: «فاطمه از من است و من از اویم، هر كه بر وی صلوات و رحمت فرستد، خداوند او را آمرزیده و در بهشت به من ملحق خواهد كرد.»


فاطمه علیهاالسلام، نور چشم و میوه ی دل و پاره ی تن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، كه سرور و شادمانی او، موجب خوشحالی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و ناراحتی و آزار او، آزار و اذیت آن حضرت است كه می فرمود: «هر كس فاطمه علیهاالسلام را دوست داشته باشد، من او را دوست دارم و هر كس بغض و كینه فاطمه علیهاالسلام را داشته باشد مبغوض من است، و هر كه او را در حال حیات من بیازارد، مرا آزرده، و هر كس پس از مرگم او را بیازارد، مثل این است كه در حال حیاتم مرا آزرده است.»

فاطمه علیهاالسلام، مادر سبطین- حسن و حسین علیهماالسلام- فاضلترین زنان روی زمین، سیده و سرور زنان بهشت از اولین و آخرین، و عزیزترین شخصیت نزد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است كه می فرمود: «فاطمه: روح و قلب من است.»

فاطمه علیهاالسلام، عبد مطیع و بنده صالح پروردگار است كه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم درباره ی وی فرمود: «خداوند، قلب و جوارح دخترم را از ایمان و یقین پر كرده است.»

فاطمه علیهاالسلام، عالمه ای است كه خداوند علم به «ما كان و ما هو كائن و ما لم یكن» را تا قیام قیامت به او عطا فرمود، و عارفه ای است كه به هر چیز آگاه بود، و فاطمه ای كه به علم از جهل و نادانی جدایش كردند.

فاطمه علیهاالسلام، مودبه ای است كه در ادب همتا نداشت.

فاطمه علیهاالسلام، عابده ای است كه ون در محراب عبادت می ایستاد، آنچنان نور وجودش برای اهل آسمان جلوه می كرد كه خداوند به ملائكه اش می فرمود: «بنده ام فاطمه را ببینید كه چگونه در پیشگاهم ایستاده و از شدت خوف من، بدنش می لرزد و با قلبش به بندگی من روی آورده است.»

فاطمه علیهاالسلام، تاویل «لیلة القدر» در آیه ی شریفه (انا انزلناه فی لیله القدر) [3] است كه پسرش امام صادق علیه السلام او را به آن تفسیر فرمود، و (لیله مباركه) در آیه ی


شریفه (انا انزلناه فی لیله مباركة) [4] می باشد كه فرزندش موسی بن جعفر علیهاالسلام بدان تفسیر نمود.

فاطمه علیهاالسلام، یگانه همسری است كه شوهرش چون علی علیه السلام داشت، و اگر او نبود، برای فاطمه در روی زمین همسری وجود نداشت، همان شخصیتی است كه در اسلام، اقدم و در حلم، اعظم و در علم، اعلم بود، و خداوند در شب معراج نزد «سدره المنتهی»، پیش از خلقت مادی اش میان او و رسولش عقد اخوت بست، و با شهادت و گواهی ملائكه، فاطمه را به عقد وی در آورد، و درخت «طوبی» را مهریه او، و در منزل علی علیه السلام قرار داد.

فاطمه علیهاالسلام، بانوی گرانقدری است كه نه تنها درخت «طوبی»، بلكه بهشت و جهنم مهریه اوست، كه دوستانش را به بهشت، و دشمنانش را به آتش می فرستد، و در این عالم نیز چهار نهر «فرات» و «نیل» و «نهروان» و «نهر بلخ» و بلكه زمین، صداق و مهریه اوست، زیرا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم به علی علیه السلام فرمود: «خداوند، فاطمه را به ازدواج تو درآورد، و زمین را مهریه وی قرار داد، هر كس با بغض و كینه تو روی آن راه رود، به حرام بر آن قدم نهاده است.»

فاطمه علیهاالسلام، صدیقه كبرایی است كه امتهای گذشته به معرفت و شناسایی او باقی بوده اند.

فاطمه علیهاالسلام، در زهد و ایثار و استجابت دعا و كرامت یگانه بود.

فاطمه علیهاالسلام، معصومه ای كه اگر منصب نبوت و وصایت را نداشت، ولی در مقام عصمت، نه تنها در ردیف انبیای گذشته و بلكه بالاتر، با پدر و شوهر و اولادش، از نظر عصمت یكتا و بی همتا بود.

فاطمه علیهاالسلام زكیه ای است كه خداوند اولاد بلاواسطه او- حتی غیر از حسنین علیهماالسلام را بر آتش جهنم حرام فرمود. [5] .


فاطمه علیهاالسلام، معلمه و مودبه ای است كه تربیت یافتگانی چون فضه خادمه داشت كه گفتارش جز با قرآن نبود، (و كارهای خانه را یك روز خود و روز دیگر خادمه اش انجام می داد)، و نیز خادمه ای مانند «ام ایمن» داشت كه نتوانست بعد از وفات فاطمه علیهاالسلام مدینه را ببیند، لذا به مكه رفت و به بركت دعایش خداوند او را با آب بهشت از تشنگی نجات داد و هفت سال نه تشنه شد و نه گرسنه.

فاطمه علیهاالسلام، عارفه ای است كه كلمات و گفتار توحیدی اش نشان می دهد كه او در مقام شهود تام جای دارد، و حق را عن عیان می ستاید، و كلمات گهربارش نیز تالی تلو كلمات پدر بزرگوار و شوهرش می باشد.

فاطمه علیهاالسلام، بانوی برگزیده و عفیفه ای است كه خود می فرمود: «بهترین چیز برای زن این است كه نه او مردی را ببیند و نه مردی او را». و نیز می فرمود: «هنگامی زن قرب به پروردگار پیدا خواهد كرد كه در خانه اش پنهان شود.» و حتی وقتی شخص نابینایی وارد خانه او می شد خود را پنهان كرده و یا می پوشاند و می فرمود: «اگر او مرا نمی بیند من او را می بینم، و بویم را استشمام می كند.»

فاطمه علیهاالسلام، خطیبه ای است كه با خطبه غراء و گفتار آتشینش كه فهم آن عقلای عالم را در حیرت فرو برده، حق سبحانه را با شهود تام ستوده، و دوست و دشمن را متوجه حقیقت رسالت، و مقام و منزلت و زحمات رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نموده، و توجه می دهد كه مبادا با رفتن ایشان، احكام الهی نادیده گرفته شود و وصایت «انی تارك فیكم الثقلین» فراموش گردد. سپس با پرده برداری از مشكلاتی كه عده ای پیش آورده و دین و كتاب و عترت را پایمال هواهای خود كردند، تا قیامت به عالم هشدار می دهد.

فاطمه علیهاالسلام، مظلومه ای است كه بعد از وفات پدر بزرگوارش، آنچنان به او ظلم شد كه دمی از گریه نیاسود تا از دنیا رحلت نمود، و حاضر نشد كسی از مرگش با خبر شود، و كفن و دفن خود را به شوهرش علی علیه السلام سپرد، و بالاخره شبانه


تجهیز و در تاریكی شب به خاك سپرده شد و مزارش تا قیام فرزندش قائم آل محمد - عجل الله تعالی فرجه الشریف- مخفی خواهد ماند، و غم زیارتش بر قلوب عاشقان و مشتاقانش سنگینی می كند، و لكه ننگ و روسیاهی و اعتراضی است به پهنای تاریخ بر آزار كنندگانش.

فاطمه علیهاالسلام، محبوبه ی با كمال علی علیه السلام بود كه در فراقش می گریست و دنیا بعد از او، در دیدگانش ظلمت سرا شد.

فاطمه علیهاالسلام، خفیه المزاری است كه زیارتش زیات رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، و زیارت علی علیه السلام زیارت وی به حساب آمده است.

فاطمه علیهاالسلام، منتقمه ای است كه در قیامت، حق خود را از ظلم كنندگانش ستانده و از قاتلین پسرش، حسین علیه السلام دادخواهی خواهد كرد.

فاطمه علیهاالسلام، شفیعه ای است كه از ذریه و شیعیان و محبین خود، شفاعت خواهد كرد.

و بالاخره مقام و منزلت فاطمه علیهاالسلام در بهشت آنچنان است كه به وصف در نمی آید.

در پایان مقدمه مناسب است خوابی كه هنگام تالیف فصل هفدهم این رساله (صبح روز بیست و ششم ماه ذی الحجه هزار و چهار صد و هفت قمری) دیده شده آورده، و این مقدمه را به پایان برسانم.

پس از ادای نماز صبح و بعد از انجام بعضی از اوراد، قدری استراحت كردم، به خواب رفتم و مرحوم استاد بزرگوار علامه طباطبائی- رضوان الله علیه- را دیدم كه فرمود: «آن كتاب را بیاور.» (یعنی كتاب حاضر را كه هنوز تمام نشده بود و گویا در عالم خواب پایان یافته بود) كتاب را خدمتش بردم، فرمود: این را به رفقا بده تا در مجالسشان بخوانند (قریب به این بیان). با خود گفتم: «اینكه یك نسخه بیش ندارد، چگونه بدهم؟»

امید است نوشته ی حاضر مورد نظر اولیای خدا واقع شده و ذخیره ای برای بعد از این عالم گردد. ان شاء الله تعالی.



[1] استاد بزرگوار علامه طباطبائي- رضوان الله عليه- در ذيل سوره شريفه كوثر، پس از ذكر اقوال زيادي درباره معناي كوثر، چنين مي نگارند: در هر صورت آيه آخر سوره (ان شانئك هو الابتر) كه ظاهر كلمه «ابتر» به معناي كسي است كه نسلش منقطع شده باشد، و ظاهر جمله از باب قصر قلب است- بيانگر آن است كه مراد از كوثري كه به پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم اعطا شده، تنها و تنها كثرت ذريه آن حضرت است، و يا مراد از آن، هم خير كثير است و هم كثرت ذريه، و اگر جز اين بود، تأكيد و تقرير كلام سابق يا جمله (ان شانئك هو الابتر) بي فايده بود».

تا آن جا كه مي فرمايد: و اين جمله (ان شانئك هو الابتر) اشاره دارد بر اين كه فرزندان فاطمه عليهاالسلام، ذريه و نسل رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم هستند.

و اين خود از پيشگوييهاي قرآن كريم است، زيرا خداوند متعال بعد از رحلت ايشان، آنچنان نسلش را زياد كرد كه هيچ نسلي در كثرت بدان نمي رسد، با آن مصائبي كه بر آنان نازل شد و كشتارهاي فجيعي كه گروههاي بسياري از آنان را از بين برد.» (الميزان، ج 20، ص 370).

[2] آگاه باشيد! لباسي كه از بيست و نه حرف بافته شده، از ذكر مقامات و بلنداي كمالات او قاصر است.

[3] قدر: 1.

[4] دخان: 3.

[5] چنانكه روايات مربوطه در فصل بيست و دوم ذكر خواهد شد.